افسردگی پس از مهاجرت
مهاجرت به کشوری دیگر یک تغییر اساسی در زندگی هر فرد است و مسائل خود را به همراه دارد. وقتی یک مهاجر به کشور مقصد میرسد، جدا از خوشحالی و هیجان برای شروع یک زندگی جدید، او به فرایند جدیدی وارد میشود که شاید پیشتر از آن خبر نداشته است. اغلب افرادی که مهاجرت میکنند، پیش از آن که وارد فرایندِ پس از مهاجرت شوند، تصوری راجع به آن ندارند، چیزی درموردش نشنیده و یا اگر شنیدهاند آن را انکار میکنند.
این فرایند تجربهای درونی است که تحت تاثیر تغییرات بیرونی اتفاق میافتد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، این تغییرات بیرونی ناشی از مهاجرت، اثراتی بر ما میگذارد که حتما باید با این اثرات مواجه شویم و آنها را جدی بگیریم.
این اثرات در هر فرد متفاوت است و بسته به هر فرد کمتر یا زیادتر تجربه میشود. با این که افرادی که به کشوری با فرهنگ مشابه مهاجرت کردهاند هم این اثرات را تجربه کردهاند، اما هر چه تفاوت فرهنگی بین دو کشور بیشتر باشد، شدت افسردگی پس از مهاجرت هم احتمال بیشتری پیدا میکند.
پیش از هر چیز باید بدانیم که افسردگی پس از مهاجرت چیست. هر فرد پس از مهاجرت یک فرایند را تجربه میکند. در مرحلهی اول از این فرایند احساس وجد و خوشحالی دارد. مثل یک توریست و یک فرد تازهوارد شروع به تجربه کردن میکند، به رستورانها، محلهای جدید و ... سر میزند. این مرحله از چند روز تا چند ماه ادامه خواهد داشت.
و بعد فرد کم کم با ورود مرحلهی دوم با یک بحران روبهرو میشود. در این مرحله اگر فرد به تنهایی مهاجرت کرده باشد، یکی از اصلیترین بحرانهای او احساس دور افتادگی، تنهایی و از دست دادن حلقهی ارتباطیاش است. اما اگر با خانواده مهاجرت کرده باشد، احتمالا کمتر احساس تنهایی خواهد کرد.
افراد بر حسب تجربیاتی که در کودکی داشتهاند، سن، جنسیت، نژاد، گرایش مذهبی، فرهنگ کشور مبدا، دلایل مهاجرت، تجربیات دردناک، مدتی که طول کشیده تا از تجربهی دردناک عبور کنند و داشتن یا نداشتن حمایتگر عاطفی، با این تغییرات و اثرات ناشی از تغییرات برخوردی متفاوت دارند.
دلایل مختلفی وجود دارد تا کسی تصمیم به مهاجرت بگیرد. در شرایط نرمال افراد برای تحصیل، کار، پیشرفت، ازدواج، سرمایهگذاری و... مهاجرت میکنند. در این مواقع فرد باید برای به دست آوردن اهدافش چیزهای دیگری را فدا کند. مثلا برای زندگی بهتر و مناسبتر باید از خانواده و دوستان عبور کند. و در کشور دیگری خوشبختی را جستجو کند. شاید در ابتدای امر اصلا تنهایی مورد عجیبی نباشد، اما برای بعضی از افراد، تنهایی خودش به ارمغان آورندهی افسردگی در کشوری دیگر است.
میتوانیم به سراغ خود این فرایند ناشی از تغییرات و مهاجرت برویم و ببینیم این فرایند چیست که میتواند افسردگی پس از مهاجرت را به ارمغان بیاورد.
در این مرحله اگر فرد با فرایند پس از مهاجرت آشنا نباشد، آرام آرام این تصور در او شکل میگیرد که کشور مادریاش بسیار بهتر بوده و مسائل و اهدافش چندان چیزهای مهم و بزرگی نبودهاند. ما در این مقاله قصد نداریم که بگوییم قطعا کشور مبدا یا مقصد کیفیت عالی داشتهاند، در حال صحبت کردن از افکار و احساساتی هستیم که در افراد مهاجر دستخوش تغییر و تاثیر شدهاند و باید آگاهانه بررسی شوند تا منجر به افسردگی پس از مهاجرت نشود!
در این بخش از فرایند امکان دارد که فرد مسائل و مشکلات را بیش از اندازه بزرگ ببیند و بیش از اندازه نسبت به کشور مبدا تصور مثبتی داشته باشد. به علاوه تجربهی احساساتی مثل تنهایی، دلتنگی، ناامیدی در این مرحله از فرایند مهاجرت بسیار طبیعی و معمول است. و اینجا است که فرد نسبت به تصمیمش راجع به مهاجرت تردید پیدا میکند و مدام از خود میپرسد که شاید نباید مهاجرت میکرد، یا آیا تصمیم درستی گرفته بوده؟!
این مسائل نه تنها برای تحلیل بردن قوای روانی فرد کافی است که باعث بروز احساساتی مثل ترس در او هم میشود. عدهی زیادی از افراد گفتهاند که شدت این احساسات آنقدر زیاد بوده که توانسته آنها را در این مرحله از پا دربیاورد. البته بدانید که قرار نیست الزاما شما هم تحت تاثیر این احساسات از پا در بیایید، با آگاهی نسبت به این فرایند و درک کردن این احساسات در خودتان قدم به قدم از این فرایند طبیعی پس از مهاجرت عبور خواهید کرد. پس از ترسیدن و ناامیدی نترسید!
در زیر یک لیست از احساسات و واکنشهای طبیعی یک مهاجر در مرحلهی سوم فرایند پس از مهاجرت را میبینید:
این که بدانید تمام این موارد (که به زعم خیلیها احساسات منفی شمرده میشوند) در طی کردن فرایند پس از مهاجرت کاملا طبیعی است و البته تمام مراحل این فرایند طی خواهد شد. گاهی افراد از این که شخصیتشان دچار تغییر و تحول شود میترسند، یا شاید میترسند این احساسات و تجارب تا ابد با آنها همراه بماند. این فکر درست نیست! قطعا شما میتوانید از این دوران عبور کنید، اگر سعی کنید که احساسات و افکارتان را ببینید و درک کنید! در این صورت هیچکدام از مراحل فرایند پس از مهاجرت به بحران یا افسردگی منجر نخواهد شد!
مدتی که بگذرد متوجه میشوید دیگر احساس نمیکنید به تازگی مهاجرت کردهاید، یک مهاجر ناشناس هستید و کشور و خانوادهتان را ترک کردهاید. اما این همهی ماجرا نیست. در این مرحله باید انتظار هجوم احساساتی نظیر دلتنگی، غربتزدگی، اندوه و... را داشته باشید. این احساسات طبیعی هستند اما برای ساختن آیندهی بهتر باید از گذشته عبور کنید! بنابراین تلاش کنید تا از اندوه به عنوان یک راهنما برای شروع حرکت استفاده کنید! مطمئن باشید که در آینده با افتخار از سختی این دوران و چگونگی عبور از آن صحبت خواهید کرد!
هر چه به انتهای این مرحله نزدیکتر میشوید با شعف و شگفتی بیشتری متوجه خواهید شد که نسبت به مهاجرت چه قدر مثبتنگرتر شدهاید. در این جای کار شما یک فرد دو فرهنگی هستید که دیگر بلد شده است تا با هر دو فرهنگ تطبیق پیدا کند و سعی کند به او خوش بگذرد! ترکیب هنرمندانهی این دو فرهنگ با یکدیگر به شما قدرت و امکان بیشتری میدهد تا بهتر زندگی کنید. دیگر تبدیل به انسانی شدهاید که تطبیق پیدا کرده و یاد گرفته که چطور هم از زندگی لذت ببرد، هم با مشکلات دست و پنجه نرم کند و آرامش هم داشته باشد.
در برخی موارد افراد به جای طی کردن هر مرحله از فرایند پس از مهاجرت در یکی از آنها گیر میکنند. اگر از جمله این افراد هستید که احساس میکنید به جای حرکت کردن، در حال دست و پا زدن هستید و مدتی طولانی است که در یکی از این مراحل ماندهاید، حتما از یک مشاور کمک بخواهید.
واقعیت این است که تجربهی دردناک میتواند یک انگیزانندهی قوی برای عبور باشد و افراد زیادی از این محرک گریزان هستند و افسردگی و رخوت را به آن ترجیح میدهند. مثلا فردی که هراسان است و از هر نوع ارتباطی پرهیز میکند، قطعا با مسالهی عصبی و منزوی بودن روبهرو خواهد شد. تجربهی دردناک یا تروما معمولا با بر هم ریختگی خواب، اختلالات حافظه و تمرکز همراه میشود. همین موضوع سببساز مسائلی میشود که فراگیری یک زبان جدید را با مشکل روبهرو میکند. یا کسی که اعتماد به نفسش به خاطر افکار منفی آسیب دیده در محل کار کوچکترین انتقادی را یک مشکل حاد و غیرقابل حل، شخصی و یک اهانت تلقی خواهد کرد و این افراد عموما نمیتوانند به دیگران اعتماد کنند. البته که ما نمیتوانیم وقایع را کنترل کنیم تا اتفاق نیفتند، اما میتوانیم یاد بگیریم که چطور با تروماها و اثراتشان به مرور زمان کنار بیاییم و زخمها و احساساتمان را بپذیریم.
به روزهای پرنور بعد از فرایند پس از مهاجرت خوش آمدید!
مهاجرت از طریق سرمایهگذاری زانکو